دیکشنری
friendly society
fɹendli səsa͡iɪti
فارسی
1
عمومی
::
انجمن تعاونی)كه اعضای ان همدیگررادرتنگدستی یا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FRIDAY
FRIDGE
FRIDGE MAGNET
FRIED EGGS
FRIEDCAKE
FRIEND
FRIEND IN COURT
FRIEND IN NEED IS A FRIEND INDEED
FRIEND OR FOE
FRIENDLESS
FRIENDLESSNESS
FRIENDLILY
FRIENDLINESS
FRIENDLY
FRIENDLY FIRE
FRIENDLY SOCIETY
FRIENDLY TAKEOVER
FRIENDS IN HIGH PLACES
FRIENDS WITH
FRIENDSHIP
FRIER
FRIEZE
FRIG
FRIGATE
FRIGATE BIRD
FRIGHT
FRIGHTEN
FRIGHTEN AWAY
FRIGHTEN IN
FRIGHTEN INTO
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید